نوشتن در آستانه

تسلای خاطری ... عجیب، مرموز، چه بسا خطرناک و شاید رهایی بخش http://t.me/elhammrad

نوشتن در آستانه

تسلای خاطری ... عجیب، مرموز، چه بسا خطرناک و شاید رهایی بخش http://t.me/elhammrad

گفتگویی در زبان ما فکند...

این واقعیت دارد که شبکه‌های اجتماعی هر چه را از انسان گرفته باشند، در عوض فضای وسیعی برای گفتگوی آزادانه بین انسان‌ها فراهم کرده‌اند. به واسطه‌ی اینترنت، همه علاوه بر این که می‌توانند نظر و دیدگاه‌شان را بیان کنند، می‌توانند برای مواجهه با حقیقت ماجراجویی کنند و چه بسا دیگران را هم با خود همراه کنند. گفتگو یک فعالیت اساسیِ انسان است. انسان می‌کوشد با تبادل تجربه از کانال گفتگو به حقیقت و مفاهمه با دیگران برسد؛ اما گاه در این کار موفق است و چه بسا نه!

میان گفتگو به مثابه‌ی کنش فعال ذهنی و گفتگو به مثابه‌ی تفنن و حتی فریب، نمی‌توان مرز روشنی کشید. بنابراین روشنگری باید آن‌جایی دست به کار شود که آبشخور آسیب و شرّ است. لازم است در کنار ستایش‌هایی که از امکان گفتگو در شبکه‌های اجتماعی می‌شود، به نقاط آسیب‌پذیرش هم پرداخت. برای مثال به فضاهایی که با مکانیسم گرد‌آوردن افراد هم‌باور، برای اجرای نمایشی از گفتگو، به‌راحتی فروتنی فکری و روح جستجوگری افراد را نابود می‌کنند.

به نظر می‌آید گفتگو هر چند به کمک شبکه‌های اجتماعی تسهیل و متنوع و لذت‌بخش شده است؛ اما در واقع به معنی دیگری دشوارتر هم شده است. حتی گاهی این دشواری به امتناع و غیرممکن شدن گفتگو نزدیک می‌شود.

با کثرت زبانی کلمات و افراد و فضاها، زمین و بستر گفتگو آن چنان سُر و لغزنده می‌شود که انسان نمی‌تواند به‌راحتی روی آن راه برود و مدام زمین می‌خورد. طبیعی است وقتی انسان با زبان و گفتگو به معنا و هدف مورد نظرش دست پیدا نکند، به راحتی آن را تغییر کاربری می‌دهد؛ یعنی زمین لغزنده برایش تبدیل به پیست اسکیت می‌شود. خیلی ساده است؛ او به خودش می‌گوید: زمینی که از فرط لغزندگی نمی‌شود روی آن راه رفت، رویش بازی کن و از بازی لذت ببر!

البته همین هم دستاورد کمی نیست. لزومی ندارد هر گفتگویی از سر تفنن در فضای مجازی ما را به عمق حقیقتی ببرد و یا حتی باعث مفاهمه بین انسان‌های متفاوت شود؛ اما نکته‌ی ظریف این است که همواره محدودیت و تغییریافتگی ماهیت گفتگو در فضای مجازی را در پیش چشم داشته باشیم. این فضا به‌ راحتی گفتگو را محصور در اقتصاد شبکه‌ای خود می‌کند. اقتصادی که در آن، سکه‌ی رایج، لایک و دنبال کردن و کامنت و تأیید‌کردن است. این چیزی است که بر مبنای ویژگی‌های روان‌شناختی و لذت‌جویانه‌ی انسان پایه‌گذاری و تأسیس شده است. تولید اظهار نظر، لذت‌ بردن از گفتن و شنیده‌ شدن و تأیید شدن و حتی لذت بردن از نقد شدن و دیده شدن و به رسمیت شناخته شدن، پاداشی است که انسان از شبکه‌های اجتماعی می‌گیرد. این شکل گفتگو امروز برای بسیاری از افراد، معادل رفتن به فضاهای عمومی و نوشیدن فنجانی چای با رفقا آرامش‌بخش است. در فرایند چنین گفتگوهایی مثل تنفس در یک باغ پرگیاه، هوایی تولید و همان جا هم مصرف می‌شود.

خوب است اگر داستان همین‌جا تمام شود. این فضاها در همان حدود تفنن و سرگرمی باقی بمانند که افراد ضمن گپ و گفتگو بازخورد دیدگاه خود را با دیگری ببینند و بر سر ذوق بیایند و گاه بهره و معرفتی هم ببرند.  

اما اغراق در کارکرد گفتگوی مجازی عین آسیب است. گفتگو در شبکه‌ها اغلب امکانی بیش از این، برای مواجهه با حقیقت و یا حتی مفاهمه با دیگران فراهم نمی‌کنند.

شبکه‌های اجتماعی گاهی حتی افراد را به بیشتر دانستن و کمتر فهمیدن سوق می‌دهند. ما بی‌ آن‌که بدانیم در موقعیتی قرار می‌گیریم که تصور می‌کنیم زیاد می‌دانیم. ذهن انسان به راحتی فریب می‌خورد و آن چه را که در مورد جهان دانسته، زیادی دست بالا می‌گیرد. در ضمن معمولاً موافقان و مخالفان موضوعی که بر سر آن بحث یا مناقشه‌ای وجود دارد به صورت توده‌های جدا از هم باقی می‌مانند. بنابراین شبکه‌های اجتماعی باعث ورود فرد به شبکه‌ی ذهنی منتقدانش نمی‌شوند.

 اگر چه ممکن است افراد بخواهند نظرشان را عوض کنند؛ اما اکوسیستم رسانه‌های آنلاین عموماً به گونه‌ای رشد یافته است که افراد را در معرض عقاید مخالف قرار نمی‌دهد. در واقع افراد در گروه‌هایی مستقر می‌شوند که پذیرفته شوند و صداهای موافقی بشنوند. آن‌ها، توسط کسانی که خودشان انتخاب کرده‌اند تأیید و تشویق می‌شوند و هرگز با چالش جدی و مهمی از دیدگاه مخالف روبرو نمی‌شوند. این شبکه‌ها هم‌چنین باعث می‌شوند، افراد اطلاعاتی را جذب کنند و به گفتگوهایی وارد شوند که از پیش مستعد پذیرش‌شان بوده‌اند و به این ترتیب تنها اتفاقی که می‌افتد ایجاد تصویری تحریف‌یافته و غیر واقعی از خود است.

این قبیل گفتگوها بهتر است فقط نیازِ افراد به ارتباط، تحلیل شوند تا کنش برای یافتن حقیقت و مفاهمه بر سر آن. این کارکرد حداقلی هم کافی است که اصل گفتگو را حفظ کرده و تبدیل به نوعی تمرین زیستن کند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد