نوشتن در آستانه

تسلای خاطری ... عجیب، مرموز، چه بسا خطرناک و شاید رهایی بخش http://t.me/elhammrad

نوشتن در آستانه

تسلای خاطری ... عجیب، مرموز، چه بسا خطرناک و شاید رهایی بخش http://t.me/elhammrad

درباره ی برابری سیاسی

اندیشمندانی هستند که با یک کتاب یا گفتار یا کلیشه ای ناقص از افکارشان شناخته و معروف می‌شوند. در این صورت اقبال این که به تمام آثار، افکار وجزئیات زندگی‌شان پرداخته شود، بسیار کم خواهد بود. اما شکل‌گیری نظریات و مواضع فکری همواره یک فرایند وابسته به زمان و زمینه‌ی تاریخی است و برای رسیدن به داوری منصفانه نسبت به یک شخص نیاز داریم، دست کم آثار مهم او را بررسی کنیم. اگر رابرت دال (Robert Alan Dahl) را نظریه‌پردازی می‌شناسید که با حرارت در آثار شناخته‌شده‌‌اش از لیبرال دموکراسی دفاع می‌کند و در نهایت با تحلیل‌های رفتارگرایانه و پراگماتیستی خود، آن را فقط در مقام عمل و اجرا نقد می‌کند. این کتاب کوچک او که به عنوان آخرین اثرش توسط دانشگاه ییل منتشر شده است را باید ببینید.

 «درباره‌ی برابری سیاسی» نشان می‌دهد که او نه تنها به بی‌طرفی‌ارزشی سیاست، باوری ندارد؛ بلکه به وجه آرمانی دموکراسی یعنی برابری، توجه دارد. از این رو برابری سیاسی یک ارزش تلقی می‌شود. این شکاف دائمی میان آرمان و آن چه محقق شده از نظر دال موجب یک شکاکیت سازنده است.

دال نظام سرمایه‌داری جهانی را کارآمدترین نظام اقتصادی موجود می‌داند ولی در عین حال باور دارد که این نظام در عمل باعث پیچیده‌ترشدن روزافزون جوامع می‌شود و تنها دموکراسی برابری‌خواه سیاسی است که می‌تواند راه‌هایی مشروع، برای جلوگیری از بروز بحران‌های ناگزیر پیش پای دولت‌ها بگذارد. دال برخلاف لیبرالیسم کلاسیک غربی، به جای فردیت و حقوق فردی، اثرگذاری انجمن‌ها و گروه‌ها را محور بحث دموکراسی قرار می‌دهد. ابداع واژه‌ی پلی‌آرشی (polyarchy) توسط او اشاره به تنوع و تکثر همین گروه‌ها در جامعه و ضرورت به رسمیت شناختن منافع آن‌ها دارد. تا همین جا هژمونی بلوک قدرت و خوش‌بینی‌های افراطی عقل‌گرایانه را به چالش گرفته است و ضرورت برابری سیاسی را پذیرفته است تا دموکراسی‌ها به مسیری بی‌بازگشت از نابرابری سیاسی چنان پیش نروند که دیگر دموکراسی موضوعیتی نداشته باشد. البته نقد وارد بر کتاب این است که امر اقتصادی و اجتماعی را به اندازه‌ی امر سیاسی برجسته نمی‌کند و چشم‌اندازی برای تغییرهم بدست نمی‌دهد.

در ادامه پرسش‌های اساسی کتاب را به همراه صورت‌بندی مختصری از آن چه به عنوان پاسخ در کتاب آمده است را مرور خواهیم کرد:

پرسش نخست کتاب این است که آیا هدف برابری سیاسی آن چنان خارج از توانایی‌های انسان قرار نگرفته که بهتر باشد به آرمان‌ها و غایت‌های دست‌یافتنی‌تری بیندیشیم؟ این پرسشی است که به تکرار در نوشته‌های سفارشی مهرنامه‌ای و کتاب‌های لیبرال‌های وطنی یافت می‌شود و همواره پاسخ سردستی و آماده این بوده است: بله البته که عقل می‌گوید باید دو دستی نقد را چسبید.     

اما دال برابری سیاسی را هدفی معقول می‌داند که اگر چه به دلایل متعددی قادر به رسیدن به آن نیستیم، ولی همواره باید در جهت آن تلاش کرد. مفروض دال این است که آرمان دموکراسی، خواستنی بودن برابری سیاسی را از پیش مفروض می‌گیرد. در نتیجه اگر دموکراسی هدف ما باشد، برابری سیاسی هم به صورت تلویحی هدف ماست و البته هدفی واقع‌بینانه و در حد توانایی ما.

 وی به نقل قولی مشهور از لرد اکتن (Acton) اشاره می‌کند که قدرت فساد می‌آورد و قدرت مطلق، مطلقاٌ فسادآور است. سپس می‌نویسد: قصد و نیت حاکمان در ابتدای حکومت‌شان هر چه باشد، احتمالاً پای‌بندی آن‌ها به رعایت مصالح عمومی به تدریج به گونه‌ای استحاله پیدا می‌کند که در نهایت مصالح عمومی را با مسأله‌ی حفظ امتیازات و قدرت خود یکی می‌انگارد.... بدون برابری سیاسی اگر شهروندان بر دولت نظارت نداشته باشند و نتوانند آزادانه درباره‌ی سیاست‌های رهبران خود بحث و احیاناً با آن سیاست‌ها مخالفت کنند بسیار محتمل خواهد بود که چنین حکومتی خسارت‌های فاجعه‌باری به بار آورد.

در این نگاه اگرچه آرمان برابری در عمل به صورت تام و تمام دست‌یافتنی نیست ولی می‌تواند مبنایی فراهم کند که مفید بودن آن‌چه انجام می‌دهیم را بسنجیم.

پرسش دوم این است که آیا دلایل و شواهدی برای تلاش انسان در جهت دستیابی به برابری سیاسی وجود دارد؟ بله! در این جا از محدود‌ه‌ی «بایدها» به قلمرو «هست‌ها» وارد شده‌ایم. در واقعیت تجربی با وجود منابع بیشتری که در اختیار قشرهای ممتاز جامعه بوده و هست اما تحولاتی در جهت برابری سیاسی همیشه در جریان بوده است: ابتدا این که افراد و نخبگان دارای امتیازات بالا همیشه ناچارند از آموزش‌ها و عقایدی حمایت کنند که برتری آن‌ها را توجیه نماید. آن‌ها حتی این عقاید و ایدئولوژی‌ها را بعد از ساختن را در صورت امکان به زور تحمیل می‌کنند.

دیگر این که گروهی از مردم که به دلایل تاریخی، یا در نتیجه عملکرد ساختار یا نخبگان در جایگاه منزلتی فرودستی قرار گرفته‌اند، کمتر از آن چه تصور می‌شود ایدئولوژی مسلط توجیه‌گر را پذیرفته‌اند.

هم‌چنین اعضای گروه‌های فرودست در خفا یا آشکارا ایدئولوژی نخبه را انکار می‌کنند، تغییر شرایط، تحول در ایده‌ها و ساختارها، بحران‌ها و تغییر نسل‌ها یا در کل هر شکلی از تغییر، همواره به صورت فرصت‌های جدیدی برای گلایه و اعتراض در اختیار فرودستان قرار می‌دهد. آن‌ها از خشونت و هر وسیله‌ی ممکن برای تغییر استفاده می‌کنند.

دیگر این که هیجان‌ها رانه‌ها و و انگیزش‌هایی مردم را به تغییر وضعیت نابرابر موجود وا می‌دارد. مشاهده‌ی آن چه بی‌انصافی و بی‌عدالتی فرض می‌شود اغلب احساسات قوی را بر می‌انگیزاند و باعث همدلی و همدردی می‌شود.

بعضی اعضای گروه مسلط هم گاهی شورش می‌کنند و با طبقه پایینی‌ها متحد می‌شوند. ممکن است به دلایلی مثل اعتقادات اخلاقی، دلسوزی و شفقت، فرصت‌طلبی و ترس از بی‌نظمی و اغتشاش و تهدید دارایی‌هایشان و حتی حفظ مشروعیت رژیم باشد.

و در نهایت این که در چنین فرایندی قشرهای سابقاً فرودست هم چیزی گیرشان می‌آید. در تغییرات به سمت برابری آن‌ها  قدرت، نفوذ، منزلت، درآمد یا نفع چشم‌گیری عایدشان می‌شود.

پرسش سوم این است که چه موانع بنیادی سبب شده است برابری سیاسی یک آرمان باقی بماند؟

بله! همواره با محدودیت‌ها و موانع ثابتی روبرو خواهیم بود. برخی از این موانع از این قرارند: توزیع طبیعی ولی نابرابر منایع، مهار‌ت‌ها و انگیزه ها بین انسان‌ها، محدودیت‌های زمانی تحقق برابری‌، اندازه و وسعت نظام سیاسی، استیلای اقتصاد بازار، نظام های بین‌المللی غیردموکراتیک و بروز بحران‌های پیش‌بینی نشده که در مجموع باعث می‌شوند در زیر آستانه‌ی برابری باقی بمانیم. اما این موانع و حتی سقوط سوسیالیسم به تلاش‌ها در جهت کاستن از نابرابری‌ها نقطه‌ی پایان نگذاشت.

در پایان کتاب دو سناریوی محتمل ارائه می‌شود که یکی بدبینانه و دیگری امیدوارکننده است. طبق نخستین سناریو تمرکز نیروهای پرقدرت داخلی و بین‌المللی و بحران‌های ناخواسته شکاف نابرابری‌ها را افزایش داده به نهادهای دموکراتیک فعلی لطمه‌های شدیدی خواهد زد و بر مبنای سناریوی دوم یک میل انسانی قوی به رفاه و خوشبختی به چرخشی فرهنگی به سمت برابری سیاسی میدان خواهد داد. کتاب می‌گوید همه چیز به ما و نسل بعدی بستگی دارد.

 

شناسه‌ی کتاب : درباره‌ی برابری سیاسی / رابرت آلن دال / ترجمه‌ی جهانگیر معینی علمداری / انتشارات رخ‌داد نو 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد